این منم, مریم با یه کنجد تو دلش!
ما از آلمان برگشتیم من الان یه نی نی تو دلم دارم.....به همین سادگی! قبل از اینکه به دوسلدروف سفر کنیم, ماه ها تحت نظر پزشک های اونجا بودم و نتیجه همه آزمایش ها و سونوها و نمونه ها واسشون ارسال میشد و داروها و هورمون هاشون رو استفاده کرده بودم و تزریق ها هم انجام شده بود....بنابراین طبق یه زمانبندی خاص و در یه شرایط آماده برای بارداری اونجا حاضر شده بودیم. تو دیدار اول با پزشک ها, بعد از یه معاینه ساده به مترجم گفت که بهمون بگه که تشریف ببرید هتل و تا فرداشب حداقل پنج بار.........!!!...من و وحید هم که خجالتی! مترجم هم که مرد! خلاصه آب شدیم و رفتیم تو زمین دوسلدروف!! پس فردا من حامله بودم!! وحید میگه فکر نکنم هیچ مامان و بابایی تو دن...
نویسنده :
مامان مریم
20:06