اومدم عکس های اسپورت عقدمون رو بذارم،چون حجم عکس ها فعلا زیاد بود و با کم کردن حجم شون کیفیت شون می اومد پایین،فعلا بی خیال شدم تا بعد با پیکچر منیجر که رو لپ تاپ دارمش و روی سیستم خونه نیست، حجم شون رو کم کنم و بذارم.. اما الان یه تصمیم جدید گرفتم.. دوست دارم واسه اینکه آخرین یادگاری هام از دوران مجردی،همیشه خاطره و شکلش برام باقی بمونه،یه دو تا از عکس های اطاقم رو بذارم الان.. البته چون می خواستم دیگه واااقعا مخصوص دوران مجردی باشه!،چند تا از عکس هایی رو می ذارم که قدیمی تره...یعنی اصلا مال قبل از این هست که من و بابایی عقد کنیم و من ارشد قبول بشم!..چون بعدش اطاقم خیلی تغییر کرد..یه کتابخونه بزرگ از همه کتاب هایی که به عنوان منبع ارشد می خ...