نوروز 92
سلام به نی نی کوچولوی نازنین و خوشگل خودم..و سلام به همه دوست های خوب و مهربونم..
خیلی وقته که دوست داشتم یه پست جدید بذارم( تقریبا از نه فروردین تا حالا!)، اما فرصتش پیش نمی اومد.
می تونم بگم که عسد امسال یکی از بهترررررررین نوروزهای عمر من بود!!!!!!!..تعطیلات خیلی شیرین و خوبی رو سپری کردیم..
با وجودی که روزهای اول بعد از عقب افتادن عروسی مون، یه خورده شوکه!!، دپرس!!! و توی مود خودم!!! بودم، اما به محض اینکه پام رسید شیراز، وحید جان چنان روزهایی رو برام ساخت که تلخی این اتفاق، به کل برام به یه خاطره تبدیل شد!!
روزی نبود که ماشین رو برنداریم و یکی از جاهای شهر یا بیرون از شهر سرک نکشیم و جوجه یا پیتزایی بر بدن نزینم!..یک روز عصر هم توی خونه ننشستیم..!
روز نهم فرودین که به قول وحید " نسالگرد ازدواج مون" بود، دیگه وحید شاهکار کرد... ناهار رو رفتیم رستوران مجموعه "صوفی" و تو یه فضای خیلی رمانتیک غذامون رو اونجا خوردیم..( کل میزمون هم فقط 270 تومن ناقابل شد!!)..عصرش رفتیم کنسرت گروه "سمفونی سپیدبالان" و کلی اونجا ترکونیدم و جیغ جیغ کردیم..!!.. بعدش هم رفتیم چمران و تو کافی شاپ مجتمع "لاومسترز" که من عاااااااااشق اونجا هستم و یه جورایی میعادگاه عشق من و وحید! حساب می شه، عیدی خوشگلم رو از همسری مهربون گرفتم!
روز سوم فروردین هم عمه اینا برام عیدی آوردن..که عیدی های اونا رو هم خیلی دوست داشتم..خداییش عمه خانمم واسه خودش کلی خوش سلیقه هست...( البته به جز طلایی که برام آورده بودن..اخه گردنید طلایی که روی عیدی هام بود، اصلا ظرافت نداره و دخترونه نیست)..(فکر کنم اینو عمه مناسب سن خودش انتخاب کرده!!..که حالا البته من یه مدت می ذارم بمونه که ناراحت نشن، اما بعدش می رم و عوضش می کنم)..
دیگه اینکه عمه اینا چند روزی رفته بودن مسافرت (با عمه های خود وحید!) که وحید به خاطر کشیک های بیمارستانش نمی تونست بره (و اگر هم می تونست مسلما بدون من نمی رفت!) و خاتواده ما هم که نرفته بودیم..
بعد ما اون طرف (یعنی خونه عمه اینا که با ما همسایه هستن!!) کلی برای خودمون یه مکان مناسب داشتیم!!....و خلاصه دیگه اینجوریا من از شرمندگی همه خوبی ها و لطف ها و عیدی های رنگاورانگ وحید در اومدم!!...
عجب مامان بی تربیتی داره، نی نی من!!
عکس عیدی هام رو تو پست بعدی می ذارم..