، تا این لحظه: 22 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

نی نی نازنازی ما...

خوش خبر باشم!!

1391/10/7 21:28
نویسنده : مامان مریم
370 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دلبرک زیبای من!قلب

خوبی نازنینم!

فکر کن مامانی امروز برات چه خبری آورده فرشته کوچولو:

 

بعله همه بزنن دست قشنگه رو نیشخندنیشخندنیشخند

تاریخ دقیق عروسی من و بابایی اکی شد:

نهمین روز از فروردین سال جدید...که می شه یه روز پنج شنبه ی زیبا.

یعنی 9/1/1392

                                                           *** 

مدت هاست که من آماده شدن واسه مقدمات عروسی رو شروع کردم!

خیلی از خریدهام انجام شده، اما هنوز بعضی هاشم مونده.

و از همه مهمتر لباس عروس!

رو این مورد حساسیت خاصی پیدا کردم!..خنثی

یه چیز خاص مدنظرمه اخه..!!مژه

دلم می خواد بالای لباسم و قسمت بالای پشت کمر باز باشه،اما بازم نیم ست بالاتنه حالت دکلته داشته باشه..و دامن لباس عروسمم اسکارلتی یا دامن انگلیسی باشه، اما با یه دنباله ی حدودا نیم متری (اما نه تا اندازه ای که بیش از حد توی دست و پا باشه)..تزئینات قسمت بالای لباس و جلوی دامن هم برام خیلی مهمه..دلم نمی خواد جنس پارچه رویی اش توی مدل زیادی پف باشه،تا اسکارلتی بودن دامن کم جلوه کنه!..

امیدوارم لباس موردنظرم رو آخرش بتونم پیدا کنم...

چند تا مدلی با همین ویژگی ها تا حالا دیدم،اما بازم کامل،اونی که می خواستم نبوده!نگران

حالا ده برابر این واسه کت و شلوار بابایی حساسم.........نیشخند

یعنی اگر بگم خرید عقدمون، دو ماه طول کشید، اغراق نکردم!!..

واسه کت و شلوار، بابایی رو کچل کردم!..

یا مثلا واسه پیدا کردن صندل مناسب برای لباس عقدم،فقط سه روز میرفتیم بیرون و تمام مغازه های پارامونت و سه راه زند رو زیر و رو کردم! تا اون چیزی که دلچسبم باشه رو پیدا کنیم!

البته بابایی خیلی باحوصله اس..هیچوقت یه ذره هم نق نزد.!ماچ

بهش می گفتم: وحید خسته نشدی از این همه ایرادگیری من واسه خریدها؟!عینک

با آرامش لبخند می زد و می گفت: معلومه که نه!..حالا یه بار توی عمرمون ما دو تا کنار هم جشن عقد برپا می کنیم..باید همه چیزش جوری باشه که به دل عروس خانوم اون جشن، بشینه!!لبخند


برای تنها چیزی که بابایی رو اصلا اذیت نکردم،انتخاب آرایشگاه بود!

واسه عقد بی بروبرگرد، می خواستم برم آرایشگاه چلچله!..و واسه عروسی بی بروبرگرد،می خوام برم آرایشگاه قصر!

قصر به جز عروس های شب عروسی، هیچ موردی رو قبول نمی کنه، و گرنه شاید واسه عقد هم می رفتم اونجا!!!

یعنی نمونه کارهاشون محشررررررررررررررره...محشرررررررررررررررر..واقعا حرفه ای ین!

به عقیده من اونجا بهترین آرایشگاه خاورمیانه اس!زبان..

یعنی فکرشو بکن که ما اوایل مهرماه که می خواستیم واسه عید برای آرایشگاه، یه نوبت اونجا رزرو کنیم، نزدیک بود نوبت هاشون پر شده باشه و دیگه ما رو قبول نکنن...تعجب


تو، تو جشن عروسی مامانی و بابایی نیستی، اما تمام خاطراتش رو برات ثبت می کنیم، تا بعدها بتونی شریک همه خاطرات شیرین ما دو تا بشی!..مژه

ماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان بردیا
7 دی 91 17:41
جانممم.چه مامان با احساسی .خوش به حال نی نی آیندهبه بردیای من سر بزنین
مامی امیرحسین
8 دی 91 11:48
یعنی منم برا خرید عروسی همسری رو کچل کردم! اونم اونموقع داغ بود و به قول خودت با حوصله!!! اما الان دیگه ازین خبرا نیس باید سیم ثانیه بپسندمو بخرم!
مامان هدیه
9 دی 91 18:58
سلام دوست عزیزم...خوبی خانمی؟ تبریک تیریک تیریک داری قاطی مرغها میشی و بند و بساط نی نی هم داره چیده میشه عزیزم من تازگیها سرم خیلی شلوغه هدیه نمیذاره کاری بکنم ...امروز به زور اومد تا مطلب بذارم وبلاگم واسه همین نتونستم بهت سر بزنم...عذر...حالا یه بوووووس برات میذارم تا ببخشیم
خاله مریم(مامان حسام کوچولو)
9 دی 91 19:02
مبارکه انشالله پس یه عروسی افتادیم
راستی رمز پست قبلی تو بهم بده لطفا


ممنونم از تبریکت..
عزیزم اون پست پایین چیز خیلی خاصی نیست!..قرار بود برم شیراز، بعد بلیط پرواز اکی نشده بود،یه خورده دلم گرفت و قاطی کردم!!!..دیگه اومدم یه کوچولو واسه نی نی دردودل کردم!
مرسی که همیشه همراهم هستید..بووووووس
نیلی
10 دی 91 15:11
وای چقدر خوب پیشاپیش عروسیت مبارک گلم چقدر این روزها رو دوست دارم ولی من برعکس تو یه روز همه کارهام رو تند تند انجام دادم باورت میشه............... کلا زیاد با عروسی موافق نبودم برای همین زیاد براش انرژی نذاشتم بهت خوش بگذره عزیزم خوشبخت بشی
نیم وجبی
16 دی 91 16:37
سلام گلم از الان معلومه که چقدر مامانیه مهربونی هستی عروسیتم مبارک باشه خوشبخت باشی عزیزم پیش نی نی ما هم بیا
هانیه صفری
20 دی 91 16:46
سلام خوبی من هانیه ام.میگم اگه دوست داشتی به اینجا سری بزن و عضو شو.ممنونم.به همه سلام برسون. آدرس:mypg.ir
مامان امیر رضا
9 بهمن 91 17:36
سلام گلم! مبارکه.. ان شا الله که همیشه خوشحال باشی، یاد خرید و ذوق خودم برای عروسی افتادم خیلی روزهای خوبی بود. امید دارم زندگیه پر از مهر و محبت داشته باشی. ان شا الله عروسمون رو زودتر بیاری ما منتظرشیم. دامادت رو که دعوت داری. مبارکه مبارکه
سجاد
21 فروردین 92 23:49
پیش سجاد کوچولو هم بیا ...